اشتها میل به غذا خوردن است که به نوعی با احساس گرسنگی در ارتباط است. اشتها به غذا در تمام موجودات زندهی پیشرفته وجود دارد و به عنوان تنظیم کنندهی مقدار انرژی لازم برای بقاء متابولیسم مورد نیاز انسان ایفای نقش میکند. اشتها تحت تأثیر دستگاه گوارش، بافت چربی و مغز میباشد. کاهش اشتها را بیاشتهایی (Anorexia) مینامند. از طرفی افزایش اشتها را پرخوری (Polyphagia) نامند.
در کل اختلالات مربوط به اشتها عبارتند از:
۱ ـ بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa)
2 ـ پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa)
3 ـ لاغری مفرط (Cachexia)
4 ـ پرخوری (Overeating)
5 ـ اختلال پرخوری مرضی (Binge Eating Disorder)
از موارد فوقالذکر، دو اختلال بیاشتهایی عصبی و کاشکسی (لاغری مفرط) مربوط به بیاشتهایی بوده و سه مورد پرخوری عصبی، پرخوری و پرخوری مرضی مربوط به اختلالات پرخوری است.
در مقالهی حاضر به اختلال بیاشتهایی عصبی پرداخته خواهد شد و اطلاعاتی در مورد عوامل مربوط به آن تقدیم خوانندگان عزیز خواهد شد.
بیاشتهایی عصبی یا (Anorexia Nervosa) اختلال عصبی است که تقریباً ۶% نوجوانان را در آمریکا گرفتار کرده است. در این اختلال، شخص بیمار معتقد است که چاق است و همیشه از این حالت گلایه و شکایت میکند. حتی اگر این فرد لاغر باشد (که بیشتر مبتلاان به این عارضه لاغر میباشند)، نیز از این که در حال چاق شدن است، از غذا خوردن اجتناب میکند. مبتلایان به این عارضه معمولاً اقداماتی را برای کاهش وزن خودشان انجام میدهند. از این اقدامات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– پرهیز داوطلبانه از غذا خوردن
– انجام ورزشهای سنگین به منظور کاهش وزن
– استفاده از داروهای کاهش وزن بدن
– استفاده از داروهای ادرار آور (Divertic) به منظور کاهش وزن بدن
اختلال بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa) معمولاً در نوجوانان دختر مشاهده میشود. ولی با این حال ۱۰% از مبتلایان را مردان تشکیل میدهند. بیاشتهایی عصبی علاوه بر این که با مسائل و مشکلات عصبی و روانی در ارتباط است، مسایل اجتماعی را هم در بر می گیرد. این اختلال وضعیت بسیار پیچیدهای است که در حالات شدید میتواند به مرگ نیز منجر شود. دانشمندان معتقدند که در صورتی که بیاشتهایی ارتباطی به مسایل عصبی نداشته باشد، میتوان آن را با واژهی بیاشتهایی مشخص نمود، که در مقایسه با بیاشتهایی عصبی وضعیت بهتری است.
تشخیص بیماری بیاشتهایی عصبی:
این بیماری در کلینیکها تشخیص داده میشود. وزن بسیار پایین (نمایهی تودهی بدن کمتر از ۵/۱۷)، ترس از چاقی، کمخوری، شکایت از تناسب اندام توسط شخص و قطع عادت ماهانه در ۳ ماه گذشته به صورت پی در پی (Amenorhoea) در دختران جوان از عوارض و علایم تشخیص بیماری بیاشتهایی عصبی است. از علایم دیگری که در این بیماری ممکن است مشاهده شود، میتوان به علایم زیر اشاره کرد:
– کاهش سطح متابولیسم بدن
– کم خونی (Anemia)
– کاهش درجهی حرارت بدن (Hypothermia)
– کاهش فشار خون (Hypotension)
– نازک شدن موهای بدن
– کمبود روی بدن
– کاهش تعداد گلبولهای سفید خون و اختلال در سیستم ایمنی بدن
– چشمان فرو رفته (گود افتاده)
– فساد دندانها و صدا کردن اتصالات استخوانی بدن
– یبوست
– خشکی پوست
– سردرد و افسردگی
– کم شدن اعتماد به نفس در فرد بیمار و دو گانگی و عدم ثبات شخصیتی
ریشهیابی علل بیماری بیاشتهایی عصبی:
همان طور که ذکر شد، اختلال بیاشتهایی عصبی مربوط به یک عامل خاصی نمیباشد، و از عوامل دخیل میتوان به عوامل بیولوژیکی، اجتماعی و روانی اشاره کرد، که دست به دست هم موجب ایجاد بیماری میشوند. البته شایان ذکر است که مطالعات حاکی از آن است که ژنتیک نیز میتواند در ایجاد بیماری بیاشتهایی عصبی دخیل باشد. بعضی از مطالعات نشان دادهاند که تا ۵۰% بیماران بیاشتهایی عصبی، استعداد ژنتیکی این بیماری را داشتهاند.
نکتهی مهم دیگر این که تحقیقات نشان دادهاند که غلظت مادهی سرتونین (Sertonin) در مغز نیز میتواند با بروز این بیماری در ارتباط باشد. از دیگر عواملی که میتواند با تغذیهی شخص در ارتباط باشد، میتوان به کمبود روی و ارتباط آن با بیاشتهایی عصبی و حتی بیاشتهایی غیر عصبی اشاره کرد. یافته شده است که کمبود روی در افراد میتواند به از دست دهی حس چشایی منجر شود که در نهایت به بیاشتهایی شخص کمک خواهد کرد. مطالعات کارآزمایی بالینی دوسوکور نشان داده است که مکمل یاری روی میتواند در افزایش نمایهی تودهی بدن (BMI) در افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی نقش بسزایی داشته باشد. گذشته از روی (Zn)، ثابت شده است که کمبود مواد مغذی مانند ویتامین ۱B و تریپتوفان (که به سرتونین تبدیل میشود، و در بالا بحث شد) نیز با بروز بیماری بیاشتهایی عصبی در ارتباط میباشند.
درمان بیماری بیاشتهایی عصبی:
اولویت اول درمان بیماران مبتلا به بیاشتهایی عصبی، افزایش سریع وزن این بیماران است. بیماران ممکن است به صورت داوطلبانه بستری شوند و تحت درمان بیمارستانی قرار گیرند. درمانهای بر پایهی خانواده نیز مؤثر میباشند. در این روش از کمک خانوادهی فرد برای حمایت از بیمار استفاده میشود. در مواردی ممکن است از دارو درمانی نیز استفاده شود. بیشتر درمانهای دارویی این بیماری بر اساس داروهای ضد افسردگی است که احتمالاً به حمایتهای روانی به بیمار کمک میکنند. مکمل یاری روی نیز همانطور که ذکر شد میتواند به افزایش دریافت غذا کمک کند و باعث افزایش وزن در فرد شود.